خواستم از نداشته هایم پیش خدا گله کنم
دیدم او به من {عــ ـلــ ـے} را هدیه داده...
از شکایت منصرف شدم!
هرکس که دو روزش مساوی باشد باخته است! (امام علی علیه السلام )
من باختم آقا باختم
بد هم باختم!
جنــگ در اطــراف زینـــب داشـــت بـالا میگــرفــت
گــوش داعـــش را کشیــد عـبـــاس ، آوردش عـــراق
رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت ، میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم است...
التماس دعا
شب عملیات والفجر هشت بود...باید با عبور از اروند به خط دشمن توی فاو می زدیم...کار سختی بود...چون اروند معروف بود به رودخانه ی وحشی!
از طرفی کوچکترین اشتباه و سر و صدا باعث میشد عراقی ها متوجه بشن اونوقت عملیات لو میرفت و بچه ها قتل عام میشدند...
عراق هم خیالش راحت بود که ایران نمیتونه از اروند عبور کنه...کارشناسان بزرگ خارجی با دیدن اروند گفته بودند محاله کسی بتونه ازش رد بشه...اما اونا ایمان بچه هارو دست کم گرفته بودند...
غواص ها به خط شدند برای ورود به رودخانه و شروع عملیات. فرمانده گردان یه طناب آورد و به غواص ها گفت با فاصله ی مشخص خودتون رو به هم ببندید ... همه ی بچه ها طناب رو بستند... فرمانده در کمال تعجب دید نفر اول ستون، یه متر از سر طناب رو رها کرده، بهش گفت: معنی این کارت چیه؟ چرا سر طناب رو به خودت نبستی؟
اون رزمنده ی نورانی و باصفا سرش رو انداخت پایین و با حالتی بغض آلود گفت: ما صاحب داریم، سر طناب رو رها کردم که صاحبمون امام زمان عج بگیره... میخوام آقامون مارو برسونه اونور رودخونه...
حال همه منقلب شد، فضای معنوی عجیبی بود...
جالب تر اینکه اون ستون به راحتی از اروند خروشان گذشت...بدون اینکه عراقی ها بفهمند و برای کسی اتفاقی بیفته...
راوی: آقای حسنی از رزمندگان عملیات والفجر
روزی به مرحوم آیت الله بهجت ره گفتند: کتابی در زمینه ی اخلاق معرفی کنید.
فرمودند:لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی"خدا می بیند"!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هیچ مومنی نیست که کمک به مومن را ترک کند در حالیکه می تواند
مگر اینکه خدای تعالی او را در دنیا و آخرت ذلیل می فرماید.
وعده ی ما: روز جمعه"روز قدس"
اگر حسین بن علی امروز بود میگفت
اگر میخواهی برای من عزاداری کنی شعار امروز تو باید فلسطین باشد...
شمر هزار و سیصد سال پیش مرد
شمر امروز را بشناس.
/شهید مطهری/
حسین به کربلا رفت...
عده ای بر رویش شمشیر کشیدند و عده ای خود را کنار کشیدند
و هردو گروه تاابد لعن شدگانند..
گوش فراده... بازهم صدای هل من ناصر ینصرنی می آید.
این بار از غزه....
خدایا به رویشان گلوله نبسته ایم ولی نکند اینبار ما باشیم که خود را کنار کشیده باشیم....
همیشه تو آسمــ ــوלּ
از یه ارتفاعی به بعد دیگه هیچ ابری وجود نداره
پس هر وقت آسموלּ دلتــــ ابری شد
با ابرا نجنگ
فقط کمی اوج بگیـــــر