زمینی شدن که تبریک ندارد
بگذار آسمانی شوم بعد برایم جشن بگیر...(+)
روز نوشت:25دی زمینی شده ام .
نمیدانم کی آسمانی خواهم شد؟!
به روزها دل مبند...!
روزها به فصل که می رسند رنگ عوض می کنند
باشب بمان
شب گرچه تاریک است اما همیشه یک رنگ است.
با شمایم شهدا گوش کنید!
هر چه دیدید زکردار بدم، همه نادیده بگیرید فراموش کنید...
شعر دلتنگی من را به یقین می شنوید حال افسرده ی من را به یقین می دانید
آرزویم این است...
کاش می شد که شهادت
نصیبم می شد...
کم کم دارم شبیه تو میشوم
دعا کن برایم....
دراین روزگار رنگارنگ
من
جز تو کسی را ندارم!
در این غوغای شهر
وقتی دلت می گیرد وقتی دلت سیر می شود از همه ی دنیا
وقتی تمام شهر غریبه می شوند و تو را نمی فهمند
گریه هایت را نمی بینند فریادهایت را نمی شنوند
از گفتن، از رفتن، از شهید، از شهادت
وقتی دلت لک می زند برای رو به روی ضریح حسین(ع)
دلت لک می زند برای قتلگاه، تل زینبیه(س)، کف العباس(س)
لک می زند برای شلمچه، طلاییه، فکه
تنها جایی که می تواند تو را وصل کند "گلزار شهدای گمنام" است...
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری..
که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر!!
فقط میداند که هرچه هوا سرد میشود، دلش آغوش گرم میخواهد..