بابای مهربونم...
جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۷ ق.ظ
۹۲/۱۰/۰۶
اتل متل یه بابا، که اسم او احمده
نمره جانبازیهاش، هفتاد و پنج درصده
اونکه تو میدون مین، هزار تا معبر زده
حالا توی رختخواب، افتاده حالش بده
بابام یادگاری از، خون و جنگ و آتیشه
با یاد اون موقعا، ذره ذره آب میشه ...
ذره ذره آب میشه
آه...
بابا...
خدا باباهای آسمونی رو بیامرزه...
و حفظ کنه پدران عزیز دنیایی رو...
التماس دعا
سلامی و درودی
با دو مطلب «آواز ریحانه» و «سنگسار،اشتباهی1400ساله» بروز هستم . در این مطلب تفسیری نوین و معقول از مسئله خوانندگی زنان در موسیقی و سنگسار شده است .
+ معرفی دو کتاب «اخبارکافی» و «سیراندیشه» نوشته طلبه امروزی .
قشنگ بود . ممنون .
اپم