دل نامه

آنان که برای گیسوان پریشان دخترکان
شعرها سروده اند
گمان نمی کنم هرگز رقص چادرت در باد را
دیده باشند...

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
آخرین نظرات

دل نامه

ܓ✿ {قُلِـہ ای} کـہ چنـدیـטּ بـــآر فَتح شَوَל ✘ ✿بے شَک روزے تـَـفریحــ✜ـگاه مَردُم خواهَـל شُـל...! مُــوآظِـــب ◥לِلَــت ◣ بـــآش✿Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

۳۵ مطلب با موضوع «همین جوری :: شمع محفل بشریت» ثبت شده است


 

منزل خاصی نمی‌خواهد عبادتگاه شوق

هر کف خاکی که آنجا سر نهی سجاده است

خدایا! شهادت که نصیبمان نمیشود زیارت شهدا را نصیبمان کن!

Del 3porde
۱۵ تیر ۹۲ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۶ نظر



هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
 
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا
 
   
 
سارا لباس پوشید با جبهه ها عجین شد
 
در فکه و شلمچه،دارا به روی مین شد
 
 
 
چندین هزار دارا،بسته به سر سربند
 
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند
 
 
 
سارای دیگری در مهران شده شهیده
 
دارا کجاست؟او در،اروند آرمیده
 
 
 
دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
 
از یک طرف و دیگرچشمی ز خون دل،تر
 
 
 
سارا سوال می کرد ،دارا کجاست اکنون؟
 
دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
 
 
 
خون گلوی دارا آب حیات دین است
 
روحش به عرش و جسمش،مفقود در زمین است
 
 
 
در آن زمانه رفتند، صدها هزار دارا
 
در این زمانه گشتند ده ها هزار دارا
 
 
 
هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند
 
دارای این زمان با بنز رود به دربند
 
 
 
دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
 
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه


 
در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد
 
در این زمانه ناگه،چادر(لباس جین) شد
 
 
 
با چفیه ای گلگون از خون صد چو داراست
 
سارا،خود از برای ،جلب نظر بیاراست
 
 
 
آن مقنعه ور افتاد،جایش فوکل در آمد
 
سارا به قول دشمن از املی در آمد
 
 
 
دارا و گوشواره،حقا که شرم دارد!
 
در دست هایش امروز،او بند چرم دارد
 
 
 
باخون و چنگ و دندان،دشمن ز خانه راندیم
 
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم
 
 
 
یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک
 
بدم المظلوم یا الله،عجل فرجه ولیک
 
 
 
جای شهید اسم خواننده روی دیوار
 
آنها به جبهه رفتند این ها شدند طلبکار


 
پی نوشت:
در خیابان به من گفت: در این گرمای تابستان زیر چادر آب پز نمیشی؟
و بعد انگار کسی در گوشم گفت: «...قل نار جهنم أشد حرّاً» بگو که آتش جهنم بسیار سوزان تر است!
Del 3porde
۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۳:۵۵ موافقین ۱۹ مخالفین ۱ ۶۰ نظر

✿ܜܔـــــــــــ✿ ✔گوینـــد امـ❤ـام هـــر عصـــر ˙·٠•●♥بـــابـــاے مهربـــاטּ♥●•٠·˙ اســـت. . .✦ روزت مبــارک ˙·٠•●♥ بـــابـــاےمهـــربانـــم♥●•٠·˙ ✿ܜܔـــــــــــ✿ 

 

راستے «آقا»!

دوست دارم خطاب به شــــما با کلماتے بغض آلود بنویسم

·٠◥                                                                روز پــدر مبارک! ٠·˙

این را اما خوب می دانے؛ خونے که در رگ ماست، هدیه به رهـــبـــر ماست】✦

 

 

✔بـا 【بـــابـــا】بـودنـم را✘ از بـے【بـــابـــا】 شـدنـت دارم ✦✦✦

 

روز پدر رو به بابای خوب خودم هم تبریک میگم و دعا میکنم که همیشه سایه اش بالا سرم باشه.


{-41-}

Del 3porde
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۸ نظر

 

یه نمونه از سفره هفت سین رزمنده ها و شهدا که تو سالهای دفاع مقدس که رزمنده ها تو سنگر ها آماده می کردند. البته قبل از آماده کردن سفره هفت سین سنگر ها را خونه تکونی می کردند . پتوهای خاکی رنگی که کف سنگر ها بود و نم گرفته بود رو میاوردن بیرون و می تکوندن .سنگر با اعنوان گل ها تزئین می شد .موقع تحویل سال بچه ها مشغول خواندن قرآن و زیارت عاشورا بودند و برای همدیگر دعا می کردند که سال خوبی داشته باشند.

سربند - سنگ - مین سوسکی -  مین سبدی -  سیم تله - سیم چین - سیم خاردار - سرنیزه- سی چهارC4 - سوزن اسلحه- سیمینوف- سمبه و... از جمله از وسایل سفره هفت سین تو جبهه بود.

نوعی عیدی دادن هم بین خود بچه ها معمول بود، که بعضی خودشان طلب می کردند و نوعش را معین، چنان که یکی از دیگری عبارت "کتب علیکم القتال" را می نوشت و در پاکتی تقدیمش می کرد که تا سرحد شهادت نصب العین همرزمش بود. دید و بازدید از گردانهای همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها هم از جمله سنتهای حسنه ای بود که در ایام سال نو به ندرت ترک می شد. بچه هایی بودند که چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همین امر ایجاب می کرد که مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بی توجه نباشند.

 

 

بچه ها تحویل سال           یادش بخیر هویزه

چییده بودیم تو سفره      سربند و یک سرنیزه

بچه ها خیلی گشتن  تو جبهه سیب نداشتیم

بجای سیب تو سفره        کمپوتشو گذاشتیم

تو اون سفره گذاشتیم  یه کاسه سکه و سنگ

سمبه به جای سنجد           یه سفره رنگارنگ

اما یه سین کم اومد         همه تو فکری رفتیم

مصمم و با خنده              همه یک صدا گقتیم

به جای هفتیمن سین     تو سفره سر میزاریم

سر کمه هر چی داریم      پای رهبر می زاریم
Del 3porde
۳۰ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۴۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر

دفتر کوچک نقاشی من

           برگ های تو کم است

                          موج اما بسیار

                               خوش به حال شهدا

                                    که زمین دفتر نقاشی آن ها شده است

                                                                     می توانند هزاران دریا

                                                                                     داخل دفترشان رسم کنند.

Del 3porde
۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر