یا دیوارهای ما موش ندارد..
یا موش ها کر شده اند!
و نمیشنوند صدای ناله های پر از بغضم را
موش هم موش های قدیم!
یا دیوارهای ما موش ندارد..
یا موش ها کر شده اند!
و نمیشنوند صدای ناله های پر از بغضم را
موش هم موش های قدیم!
دلت دریاست...
"میدانم"!
پر از احساس بارانی...
و این زیباست
دعایم کن که قلبت چشمه ی جوشان خوبیهاست..
عاشقانه های من برای حاجی:
زلیخا! جان یوسفت راستش را بگو؛ به خداوند چه گفتی که اینطور پا در میانی کرد؟
فی مَشارِقِ الاَرضِ وَ مَغارِبِها سَهلِها وَ جَبَلِها و بَرِّها و بَحرِها
باید ایستادُ دوست داشتنت را درمقابل همه ی دنیا فریاد زد
ماه من!!
فَکَیفَ اَصبَرُ عَلَی فِراقِکَ
این همه دلتنگی را چگونه در این دلِ تنگ جا دهم؟!
گر بنا هست کسی واسطه ی ما بشود
ضامنم شاه خراسان بشود خوبترست..
دل تنگی هایم را فقط برای تو می بارم...
چرا که ایمان دارم به..
ألا بذکرالله تطمـئن القلوب
بی پناه بودن هم دردیست..
کسب معرفت نسبت به انواع نعمتها
نخستین راه تحصیل شکرگزاری، کسب معرفت و تفکر در انواع نعمتهای ظاهری و باطنی خداوند است؛ چرا که توجه و تفکر در این نعمات، ریشههای ناسپاسی را در انسان میسوزاند و روح شکرگزاری را در انسان تقویت میکند.
توجه به زندگی افراد پایینتر
یکی دیگر از راههای مؤثر در درمان ناسپاسی توجه به زندگی افرادی است که در سطح پایینتری قرار دارند و از نعمات کمتری برخوردار هستند. انسان هر قدر در زندگی افراد کم بضاعت بنگرد، روح شکرگزاری در او تقویت میشود؛ چرا که خود را در جایگاه او تصور میکند و ازاینکه زندگی مانند او ندارد، خدا را شکر میکند. اما بر عکس، هر چه به زندگی انسانهای بالاتر بنگرد وسوسههای شیطانی او را به ناسپاسی و ناشکری دعوت میکنند.
توجه به اهمیت شکرگزاری
توجه به آیات و روایاتی که در باب شکرگزاری وارد شده است، انسان را به کسب این صفت و بهرهمندی از عواقب آن ترغیب میکند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در اینباره میفرمایند: کسی که چیزی بخورد و شکر کند، اجر او مثل کسی است که برای خدا روزه گیرد و کسی که بدن او صحیح باشد و شکر نماید، اجر او مثل اجر مریضی است که صبر کند و اجر غنی شاکر، مثل اجر فقیر قانع است.
توجه به بلای نازل شده
انسان باید به این مسأله بیاندیشد که هر مصیبت و بلایى از بلاهاى دنیا که بر او فرود آید بدتر از آن هم تصور میشود، لذا باید شکر کند که گرفتار بدتر از آن نشود. نقل شده است کسى به یکى از بزرگان شکایت برد و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چیز را با خود برده است، به او گفت: برو شکر خدا کن که اگر به جاى آن دزد شیطان به خانه تو میآمد و ایمان تو را میبرد چه میکردى؟
زوال نعمت
کفران نعمت منجر به زوال نعمتها میشود؛ زیرا خداوند حکیم است نه بىحساب چیزى به کسى میبخشد و نه بىجهت چیزى را از کسى میگیرد اما آنها که ناسپاسى میکنند با زبان حال میگویند ما لایق این نعمت نیستیم و حکمت خداوند ایجاب میکند که این نعمت را از آنها بگیرد و آنها که شکر نعمت را بجا میآورند در واقع میگویند ما لایق و شایسته ایم، نعمت را بر ما افزون کن.
امام صادق(علیه السلام) در اینباره میفرمایند: اگر سپاسگزاری کنی نعمتها پایدار است و اگر کفران ورزی، دیری نمیپاید.
مجازات زودرس
کفران نعمت یکی از صفات مهلکهای است که مجازاتش خیلی زود در همین دنیا نیز گریبان انسان را میگیرد.
امام رضا(علیه السلام) در اینباره میفرمایند: سریعترین مجازاتها، مجازات کفران نعمت است.
عدم احساس خوشبختی
کسانی که نعمتهای ارزشمند و بیشمار خداوند را نمیبینند و آن را انکار میکنند و همیشه نق میزند که خدا به ما چیزی نداده و یا کسانی که از نعمتهای خدا در راه گناه استفاده میکنند، هیچوقت در دنیا احساس خوشبختی و رضایت نمیکنند و پیوسته احساس کمبود و خلأ میکنند.
سلب آرامش
یکی از عواقب کفران نعمت، سلب آرام از زندگی آدمی است. خداوند در آیات 15تا 17 سوره سبأ به این علل و عوامل اشاره میکند و از مردم میخواهد که با بهرهگیری درست از نعمتها و شکر و سپاس آن زمینه های بقاء و استمرار آسایش را فراهم آورند.
کفران نعمت چند گونه است که یکی از موارد آن، گناه کردن با نعمت است.
و َقَالَ علی علیه السلام: مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَةِ عَلَی الْمَعْصِیَةِ فَهُوَ الْکَفُورُ
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: کسی که با نعمت خدا گناه می کند، کفران نعمت و ناسپاسی می کند.
(مستدرک الوسائل ج11 ص3 35)
در روایت دیگر، ضمن تاکید بر اهمیت شاکر بودن و تحسین آن و مذمت شدید ناسپاسی، به بیان شکر و نا شکری عملی می پردازد.
عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ الْعَامِلُ فِیمَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْهِ بِالشُّکْرِ و َأَبْغَضُهُمْ إِلَیْهِ الْعَامِلُ فِی نِعَمِهِ بِالْکُفْرِ
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: محبوب ترین مردم نزد خداوند، بندگان شاکری هستند که با استفاده درست و خداپسندانه از نعمت های خدا، شکر آن را به جا می آورند، و مبغوض ترین مردم نزد خدا، مردمی هستند که با استفاده نامشروع از نعمت های خدا، کفران نعمت و ناسپاسی می کنند.
(مستدرک الوسائل ج11 ص353)
ناچیز شمردن نعمت ها
یکی دیگر ازموارد ناشکری، به حساب نیاوردن نعمت های ارزشمند خداوند است که در اختیار ما قرار داده و ادعا کردن این که خدا به من نعمتی نداده. قرآن کریم برای بیدار کردن ما می فرماید:
"وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها"
و اگر بخواهید که نعمت های خدا را بشمارید، نمی توانید. (سوره نحل آیه 18)
و اما مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی:
مناسبت معنای لغوی و اصطلاحی آن، چنین است که کسی که کفران نعمت می کند، با نادیده گرفتن نعمتهای فراوان و ارزشمند خداوند، گویا روی آن را می پوشاند و آن را انکار می کند یا حق آن را ادا نمی کند.
ناسپاسى از نعمات خداوند سبب میشود که انسان از معرفت خدا دور بماند و این بزرگترین خسران و زیان است. بزرگان علم در مورد انگیزه معرفة الله به سراغ این مسأله رفتهاند که شکر نعمت، نخستین انگیزه شناخت پروردگار است؛ زیرا تشکر و سپاسگزارى از بخشنده نعمت، یک امر وجدانى است؛ انسان هنگامى که خود را غرق نعمت میبیند و میداند این همه نعمت در درون و برون وجود او است و اینها از خود او نیست به فکر تشکر از بخشنده نعمت میافتد و همین امر راه خداشناسى را براى او هموار میسازد ولى ناسپاسان نه اعتنائى به نعمت دارند و نه بخشنده نعمت و لذا از معرفة الله نیز محروم میشوند. ناسپاسى در برابر نعمتهاى خالق سبب میشود که انسان در برابر مخلوق نیز ناسپاس میشود، نه تنها ارزشى براى محبتها وخدمات بىشائبه دیگران قائل نشود، بلکه خود را طلبکار آنان بداند و این صفت سبب تنفر و بیزارى مردم از چنین افرادی میشود و به این ترتیب ناسپاسان گرفتار انزواى اجتماعى و نداشتن یار و یاور، در برابر مشکلات زندگى خواهند شد.
تلنگر
ای فرزند آدم! زمانی که می بینی خداوند انواع نعمت ها را به تو می رساند و تو معصیت کاری بترس!
(امام علی (ع) - حکمت 25 - نهج البلاغه)
اندکی درنگ
کفران نعمت و ناشکری چیست؟
عواقب کفران نعمت
راه های درمان ناسپاسی
می شد فهمید از جنس چه بود ؟
البته حدس هایی می شد زد!
و در این گرانی همه چیز، چه بی همه چیزانه ارزان می فروخت عزتش را!
و همان لحظه بود که چشمانت را بستی و گفتی
انّ العزة لله جمیعا !